۱۳۸۸ آبان ۱۳, چهارشنبه

گل سرخ


تورا همچون گل سرخی به روی سینه می کارم

به پایت جوی آبی از رگ وخون می کشانم

سحرگاهان به سان قطره های گرم شبنم

بریزم من به روی گلبرگ غنچه ات

به سان پیچکی در روز سرما

بپیچم من به دور شاخه هایت

تحمل می کنم من نیش وزخم خارهایت

به فصل تیرو مرداد , درآن گرمای سوزان

شوم من سایه بانت

شبانگاهان برای روشنایی

شوم من شمع پیه سوزی کنارت

به سان شب پره گردم به دورت

بگویم قصه ها و لابه هایت

به روز روشن و خورشید تابان

شوم من عندلیب شاخه هایت

ببوسم یک یک گلبرگهایت

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر