۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

آشنايي با آيين مهر يا ميترائيسم(1)


آيين مهر يا ميترائيسم
(بخش اول)

3593 سال پیش از زادروز زرتشت ، یعنی 9700 سال پیش از میلاد مسیح و 11709 سال پیش از امروز ( 6372 پادشاهی – 2009 م – 1387 خ ) درایرانویچ ، نخستین پیام آور یگانه انگاری به نام مه آباد = آبادگر بزرگ ، پا به گیتی نهاد که بنیان گذار دین باستانی مهر ( آیین میترا ) بوده است. ( کنکاش توسط استاد ذبیح الله بهروز ) در مورد مه آباد ، به دلیل نشر کتاب و دین جعلی دساتیر در هندوستان ،ابهامات بسیاری موجود بود که با کاوش های اخیر از بین رفته اند. در شاهنامه فردوسی نیز به این پیام آور بزرگ اشاره شده است:
نهم پشت زرتشت پیشین بد او مه آباد ، پیغمبر راستگو
اما آیین مهر نه تنها پیش از اشکانیان و نه فقط پیش از زرتشت ، که تا بن تاریخ ایران حضورداشته است.و حتی خود زرتشت از پیروان آیین مهر بوده وتاگامه ی هفت مهر را پیموده بود. ( آخرین مقام دین مهر ) . در مورد حضورآیین مهر در زمان هوشنگ پیشدادی هیچ شکی موجود نیست.علاوه بر چندین سند ، در شاهنامه ی فردوسی که خود از کتاب خدای نامک تنظیم گشته است می خوانیم:
که ما را ز دین کهن ننگ نیست به گیتی به از دین هوشنگ نیس
همه راه داد است و آیین ، مهر نظر کردن اندر شمار سپهر
چون تاریخ دین دیگری را در عهد پیشدادیان و کیانیان جز دین زرتشت گزارش نداده است ، یقین می باشد که این آیین تا ظهور زرتشت آیین رسمی جامعه ی ایران بوده است.
در باره آفرينش در آيين مهر بسيار گفته‌اند ولي مهر خداي آفريننده نبوده ‌است. شکل قديمي مهر در زبان اوستا ميثر و در زبان رايج قبل از آن يعني پهلوي ميتر و در زبان کهنتر از همه اينها يعني سانسکريت ميترا است.آ يين مهري آيين سربازي است. راست‌گويي ، درست‌ پيماني از مهم‌ترين مشخصه‌هاي اين آيين است. آيين مهري بيش از هر آييني به زنان اهميت مي‌دهد.
مهر يا ميترائيسم ، آييني رازآميز بود که بر پايه پرستش ايزد ايراني، خداي خورشيد ، داد ، پيمان و جنگ يعني ميترا (مهر) در دوران پيش از آيين زرتشت بنيان نهاده شد. اين آيين بعدها توسط سربازان رومي دگرگون شده و به سرزمينهاي امپراطوري روم برده شد و در طول سده‌هاي دوم و سوم پس از ميلاد، در تمام نواحي تحت فرمانروايي روم، در سرزمين اصلي اروپا، شمال افريقا و بريتانيا برپا بود. گرچه پس از پذيرفتن آيين مسيحيت توسط امپراطور کنستانتين در اوايل سده چهارم ميلادي، اين دين رفته رفته محو شد، اما تاثيري به سزا بر ادياني چون مسيحيت و مانويت بر جاي گذاشت.
نخستين گروه آرياييهايي که وارد فلات ايران شدند کاسي ها بودند که در منابع سومري به آنها خورشيد ‌پرست گفته ميشد. پس از آن هيتيها و ميتانيها دو قوم بعدي آريايي منطقه بودند. که باهم همسايه بودند. و در پيمان نامه‌هاي ميان خود به ميترا سوگند ميخوردند. (در حدود 3500 سال پيش از ميلاد مسيح). شايد سرچشمه آيين مهر از قوم مغان که يکي از قبايل مادها بوده اند، باشد.در زمان هخامنشي مهر همپايه اهورامزدا و آناهيتا بوده‌است. هرودت ميگويد مهر از ايزدان به نام ايراني بوده‌است و به نام او سوگند ياد مي‌کردندو شاه ايران تنها در جشن مهرگان مست ميشده‌است. دين مهر 8 هزار سال قدمت دارد. شاهان اشکاني به آيين مهر اعتقاد داشتند و در زمان آنها بود که اين آيين جهاني شد. آنان نيز به مهر سوگند ياد مي‌کردند.شاپور دوم ساساني به مهر سوگند خورد که آسيبي به پادشاه ارمنستان نمي‌رساند. در نقش رستم هم ميترا ديده مي‌شود همچنين بر بالاي دو طاق کوچک وبزرگ در کرمانشاه موسوم به طاق بستان دو فرشته ميترا وجود دارند.

این آیین شامل هفت گامه ی پر ریاضت بوده که همه ی مردم موظف بودند سه گامه ی آنرا برای ورود به جامعه ، طی کنند. این سه گامه بین 5 تا 15 سالگی گزرانیده می گشت که به ترتیب عبارتند از:
1. کلاغ 2. نامزد 3 . جنگاور
در مقام های کلاغ و نامزد ، ابتدا خواندن و نوشتن و سپس ارکان دین آموزش داده می شد . آنگاه آموزش به دو بخش زیر تقسیم می گردید:
بخش اجتماعی : آموزش اصول راستی، پیمانداری ، دادگری ، جوانمردی ، ستیز با دروغ و نا راستی و ....
بخش ورزشی : تاکید بر بدن سازی ، مقاومت در برابر سختی ها و شداید ، آموزش روح پهلوانی ، چوگان بازی ، شنا ، کوه نوردی ، تیر اندازی و سوار کاری.
در گامه ی جنگاور اصول نظامی تعلیم داده میشد که 3 / 1 از ده سال را شامل می گشت و با پر ریاضت ترین تمرینات ، تمامی مهارت ها و فنون جنگی آموخته می گردید.
در پایان این سه دوره ، آزمون بسیار دشواری گرفته شده و برگزیدگان یک کمر بند پهن چرمی ( کشتی زرتشتیان ) دریا فت می داشتند که مجوز ورود آنان به اجتماع بود.
مقام های دیگر اجباری نبودند و شامل گامه های زیر بودند:
4. مشیر : فرمانداران از این گام انتخاب می شدند.
5. پارسا : انتخاب استانداران از این گام صورت می گرفت.
6. مهر پویا : فرمانروای کل و اعضای مجلس مهستان را از این گام برمیگزیدند.
7. پدر : تنها سه تن به این مقام رسیده اند : زرتشت – کیخسرو کیانی و جمشید پیشدادی.
آری ، زرتشت خود از پیروان آیین مهر بوده و تا پیش از اعتکاف ده ساله در غارسبلان ، به مقام شش آیین مهر رسید و پس از ده سال پر ریاضت به گام هفتم آگاه گردید. در واقع دین زرتشت ، دین اصلاح شده ی آیین مهر است که به وسیله ی زرتشت و بنا به شرایط محیط پس از گذشت 3600 سال ، تغییراتی در آن بوجود آمد.
چهار عنصر مقدس
آب ، آتش ، باد و خاك عناصر اصلی پدید آورنده جهان هستی ومورد تقدس آیین مهر هستند.از همین رو بود که در فرهنگ کهن ایرانی عدد ۴ به عنوان عددی ویژه درآمد.بر اساس چنین نگرشی بود که حتی در دوران گسترش آیین زرتشت در ایران و برپاداشتن آتشکده ها،4تاقی به عنوان اصیلترین و کهن ترین فضای معماری ایرانی به وجود آمد.چنان که چهار تاق و چهار ورودی آن نشانگر 4 جهت اصلی بوده و بر روی این 4 تاق گنبدی قرار می گیرد که نشان از آسمان دارد و درست در زیر مرکز این گنبد، آتشدان قرار می گیرد که کنایه از زمین می باشد.آتشی که بر روی زمین برافروخته شده است و بدین ترتیب افزون بر برآوردن نیازهای آیینی، باورهای خویش را نیز در فصایی که به وجود می آوردند،نشان می دادند.
هفت سیاره
در آیین مهر، 7 سیاره قداست ویژه ای دارند.در واقع این سیارات ایزدانی بودند با نیروی بسیار و موثر در سرنوشت جهان هستی و انسان.چنین باورهایی سبب شده بود که هر یک از این سیارات را دارای صفات و مشخصاتی باشند و باور داشتند که روان هر فردی که از آسمان سرازیر می شود تا در جسمی جایگزین گردد،ویژگی یکی از سیارات را به خود می گیرد. و هنگام مرگ نیز روح انسان از این 7 سیاره میگذشت تا به تدریج کاملاً سبک بار شده و به خورشید ملحق شود(جاودانگی).
همچنین هر کدام از این سیارات را موکل یکی از روزهای هفته دانسته و هر روز هفته را به نام یکی ار سیارات می نامیدند. سیارات عبارت بودند از:
کیوان- زحل، هرمزد- مشتری، بهرام- مریخ، مهر- خورشید، ناهید- زهره ،تیر- عطارد، و ماه.
روزهای هفته ایرانی عبارت بودند از:
شنبه:کیوان شید، یکشنبه: مهر شید، دوشنبه:مهشید، سه شنبه: بهرام شید، چهارشنبه:تیر شید، پنج شنبه: هرمزد شید و جمعه: ناهید شید. که البته شید همان خورشید می باشد.
لازم به یادآوری است که این روزهای هفته ایرانی حتی تا ده ها سال پس از ورود اسلام به ایران رواج داشت تا اینکه در زمان عباسیان، روزهای هفته کنونی جایگزین آن گشت.در روزهای هفته فعلی، .واژه شنبه عبری(یهودی) است و برگرفته شده از شبات(روز آخر هفته یهودیان) می باشد و جمعه نیز عربی است.
این 7 سیاره با مراحل 7 گانه آیین میترایی کاملاًٍ مرتبط بودند
عدد 7 در میان یهودیان و مسیحیان و مسلمانان نیز جایگاه ویژه ای دارد.چرا که در تورات آمده که جهان در 7 روز خلق شد و در قرآن نیز آمده است که خداوند آسمان را در 7 طبقه آفریده است. از این روست که شمعدان 7 شاخه یکی از سمبلهای اصلی و مقدس یهودیان به شمار می رود.
در یونان باستان که به شدت تحت تاثیر فرهنگ ایرانی و آیین میترایی قرار داشت، خدایان المپ با یکی از این 7 سیاره انطباق داده میشد:سلن، هلیوس(خورشید)، آرس، هرمس، زئوس، آفرودیت و کرونوس
دوازده برج آسمانی
12 برج آسمانی،یاران مهر بودند که در دین مسیح به صورت حواریون مسیح ظاهر گشتند و هر یک از ماه های ایرانی به نام یکی از این برجها شناخته میشود.
عدد 12 در میان یهودیان نیز به صورت 12 فرزند یعقوب( پدر تمام یهودیان) و در میان شیعیان نیز به علت وجود 12 امام، مقدس است.در میان ایرانیان کهن و حتی هندی ها( که نزدیکی ویژه ای با فرهنگ ایرانی دارند، گل نیلوفری به علت داشتن 12 گلبرگ جایگاه ویژه ای دارد. در تخت جمشید این گل از سوی مهمانان به پادشاه هدیه میشود(نقش برجسته ها). اما از همه جالب تر اینکه در حفاریهایی که در سایت تاریخی مسجد کبود بعمل آمد و در آن لایه های تاریخی 3500 سال پیش تبریز بیرون کشیده شد، سنگ هایی را درآنجا دیدیم که نقش گل نیلوفری بر روی آن نقش بسته بود .

نظر من :
فارغ از هر عقيده و دين و مسلكي ، از آنچه بيان شد مي توان گفت كه پيشينيان ما مردمي بوده اند كه به راستي ، درستي ، پاكي، بي آلايش ييقين داشته و تقويت روح و جسم و صفات ارزشمند انساني را راهي براي رسيدن به جاودانگي مطلق و رستاخيز و دادگستري واپسين مي دانسته اند. در آن دوران كه تاريكي همه جا را فرا گرفته بود و اغلب انسانها هنوز در ابتداي راه زندگي و حتي تشكيل جامعه اوليه بوده اند و خرد ايرانيان به جايي رسيده بود كه اين دنيا گذرا دانسته و نويد موفقيت آميز زندگي پس از مرگ و پاداش نيك نيكان و پارسايان را مي داده است و همين دين و ايين بستري بود براي اديان پس از آن. گام نهادن به راه راستي ودرستي فكر پاك و مبري از شر و بدي سر لوحه تمام اديان پس از مهر بوده است .آيا اين طور نيست؟
راستي ما به عنوان ميراث دار آنها آيابه خود اجازه داده ايم كه با داشته هاي پيشينان خود را آشنا شويم ؟