۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

نوروز

در را ، پنجره را

باز کن
از را ه می رسد
مهمان است در خانه ما
بر سر سفره بی نوایی ما
یا که
مهمانیم بر سفره او
بهار است که می آید و سر می ساید
بر مُهر زمین
که زداید زدل یخزده کین
و
بکارد گل سرخ و گل زرد همچو نگین
به دل دشت و کویر
و
به همراه بیارد عید نوروز
یادگاری ز کهن شاه جمشید
همزاد خورشید














۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

مهربانی

مهربانی نقش هر نقاش نیست
هر که نقشی را کشید نقاش نیست
نقش را نقاش معنی می کند
مهربانی را چه کس معنا کند