۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

میلاد ستاره ها

وقتی تو مرا به مهمانی دردهای دلت
وقتی تو مرا به تماشای چشمانت
به تماشای آبشار اشکهای چشمانت
به باغستان گلهای زرد
به بوستان آکنده از درد و رنجت
به گلستان اندوهایت
به مرغزار آمال بر باد رفته ات
دعوت می کنی
دیگر نمی توانی برهانی , چشمانم را از اشک
که با بر هم زدن پلکهایم , جرقه ای و شراره ای می جهد
که مولد ستاره ای است
و این ستارگان بخت ماست
و ما مهمانیم
بر خوان جشن نگون بختی میلاد ستاره های دردمان.