ای بوم بد سرشت , پرکش , تو برو , زبام خانه ما
پر گیر تو ای سیاهی شب
ای چنگ تو در تن نحیفم
ای گوش تو پر ز آه ونالم
ای سنگ دل وسیاه بد ذات
تا کی به دلم چنگ زنی , نهفته مانی
من درد کشم , تو قهقه رانی
من زجر کشم به بی امانی
تو چنگ زنی , ترانه خوانی
پر گیر و برو که نور یابم
از ظلمت شب رهایی یابم
روشن شود آشیانه ما
چون سرو, قد کشیده ستون خانه ما
درپرتو سیمین مه و خورشید وفلک غزل بخوانم
در سایه مهرش همره سوگل بنشینم
رخ سوده و سر نهم به خاکش
پیمانه زنم به قبله گاهش
ممنون رامین جان.
پاسخ دادنحذفآپ قشنگی بود. ممنون
سلام
پاسخ دادنحذفبعداز چند صباحی سروده ای گذاشتی ...
زیبا بود عمو جان
پیروز باشی